جدول جو
جدول جو

معنی ابراهیم حقی - جستجوی لغت در جدول جو

ابراهیم حقی
(اِ حَقْ قی)
یکی از شعرای ترک در قرن دوازدهم هجری. او کتاب موسوم به معرفتنامه را در علوم متفرقه تألیف کرد و دیوانش نیز در ترکیه متداول و معروف است. در 1186 ه. ق. وفات کرده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ مِ غَزْ زی)
در زمان سلطنت طغرل بک سلجوقی به سال 446 ه. ق. خروج کرده بر دسکره و رشقبا و پاره ای قصبات و قلعه ها مستولی گردید
لغت نامه دهخدا
(اِ مِ حَ)
ابن اسحاق بن ابراهیم بن بشیر بن عبدالله ، مکنی به ابواسحاق. از بزرگان محدثین و عارفین بحدیث. و او عالمی ورع و دانای به لغت بود. متوفی به سال 285 ه. ق. او راست: کتاب غریب الحدیث. کتاب الادب. کتاب ناسخ القرآن و منسوخه. کتاب المغازی. کتاب التیمم. و مسندهای چند از ابوبکر، عمر، عثمان، علی، زبیر، طلحه، سعد بن ابی وقاص، عبدالرحمن بن عوف، عباس، شیبه بن عثمان، عبدالله بن جعفر، مسور بن محرمه الزهری، مطلب بن ربیعه، سائب مخزومی، خالد بن ولید، ابوعبیدۀ جراح، معاویه، عمرو بن العاص، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر بن الخطاب، موالی. (از ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(اِحَقْ قی)
یکی از رجال سیاسی عثمانی. مولد او1279 ه. ق. چندین بار بسفارت باروپا رفته، مدّتی وزیر معارف و چندی وزیر داخله و بالاخره صدراعظم عثمانی شده و در سال 1328 ه. ق. هنگامی که ایتالیا بترکیه اعلان جنگ داد کابینۀ او کناره گیری کرد. ابراهیم حقی پاشا چند کتاب در قانون و تاریخ تألیف کرده است
لغت نامه دهخدا